دیدهاید بچههای کوچک وقتی یکی از نزدیکانشان – مثلاً پدر- از سفر میآید، وقتی در را باز میکنند اول از همه چشمشان به دستهای مهربان مسافر عزیز است تا ببینند چه برایشان سوغاتی آورده است؟ دوست دارند پدر آنها را در بغل خود بنشاند، دست نوازشی بر سر و روی و موی آنها بکشد، بوسشان کند و بعد دست کند در کیف و ساک و چمدان سفر و سوغاتی اختصاصی هر کدام را بدهد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گزارش ایسنا، تقی دژاکام در یادداشتی با این عنوان در روزنامه جوان نوشت: ما انسانهای کوچک هم که سالها و قرنها منتظر بودهایم که مولای مهربانمان از سفر دور و دراز خود برگردد، گاهی بیشتر از خود او، چشممان به دستهای پرسخاوت اوست که برایمان آب و فراوانی، سلامتی و مهربانی، شادمانی و خرّمی، امنیت و بندگی و خلاصه آبادانی و زندگی بیاورد. در دعای عهد که «مانیفست انتظار» است میخوانیم: «اللهمَ أَرِنِی الطَّلْعَه الرَّشِیدَه، وَالْغُرَّه الْحَمِیدَه، وَاکحَُلْ ناظِرِی بِنَظْرَه مِنِّی إِلَیهِ، وَ عَجِّلْ فَرَجَهُ، وَ سَهِّلْ مَخْرَجَهُ، وَ أَوْسِعْ مَنْهَجَهُ، وَاسْلُک بیمَحَجَّتَهُ، وَ أَنْفِذْ أَمْرَهُ، وَاشْدُدْ أَزْرَهُ، وَاعْمُرِ اللّهُمَّ بِهِ بِلادَک، وَ أَحْی بِهِ عِبادَک؛ خداوندا! به دست او سرزمینها را آباد کن و به بندگانت حیات و زندگی ببخش.»
ما قرنهاست «زندگی» را فراموش کردهایم و درستتر اینکه آن را یاد نگرفتهایم. ما همیشه به آرمانها و دوردستها نگاه کردهایم. ما دوست داشتهایم «وضع موجود» مان با «موعود» مان روبهراه شود. در فیلمها برای کشتیهایی که راهی بودهاند از ساحل داد زدهایم و دست تکان دادهایم. در شعرها و ترانههایمان دنبال وضع موعود بودهایم و بدون آنکه بدانیم و حواسمان باشد، در حقیقت امام مهربانمان را صدا زدهایم؛ از ترانههای کودکانه: «برفا رو آب کن بیا، سرما رو خواب کن بیا، دیوار انتظارو بزن خراب کن بیا، خودت خبر نداری، ماه شَبای تاری، تو صدتا فصل سرما گل همیشه بهاری» تا شعر نو: «قاصد روزانِ ابری! داروگ! کی میرسد باران؟» تا شعر شاعران بزرگی، چون سعدی: «پرده اگر برافکنی، وه که چه فتنهها رود/، چون پسِ پرده میرود، اینهمه دلرباییات/ گوشۀ چشم مرحمت بر صف عاشقان فکن/ تا شبِ رهروان شود روز، به روشناییات» یا حافظ: «آن سفرکرده که صد قافله دل همره اوست/ هر کجا هست خدایا به سلامت دارش» یا «یا رب! سببی ساز که یارم به سلامت/ باز آید و برهاندم از بند ملامت» یا «نفسِ بادِ صبا مشکفشان خواهد شد/ عالَم پیر دگرباره جوان خواهد شد/ ارغوان جام عقیقی به سمن خواهد داد/ چشم نرگس به شقایق نگران خواهد شد» و «دوش از جناب آصف، پیک بشارت آمد/ کز حضرت سلیمان، عشرت اشارت آمد/ خاک وجود ما را، از آب دیده گِل کن! / ویرانسرای دل را، گاهِ عمارت آمد/ آلودهای تو حافظ، فیضی ز شاه درخواه! / کان عنصر سماحت، بهر طهارت آمد» یا در شعر شاعران معاصر، چون سیدحسن حسینی: «میدونم یه روز تمام سایههای ناامید/ با طلوع تازۀ تو رنگ آفتاب میگیرن/ عاقبت پنجرههای تشنۀ یه منظره/ پلکا رو باز میکنن؛ حضورتو قاب میگیرن» و قیصر امینپور: «طلوع میکند آن آفتاب پنهانی/ ز سمت مشرق جغرافیای عرفانی/ دوباره پلک دلم میپرد، نشانۀ چیست؟ / شنیدهام که میآید کسی به مهمانی...»
در کنار همه این شعرها و سوزهایی که داریم، کاش میدانستیم همانطور که ما «منتظر» اوییم، او هم منتظر ماست. حتی برای آن که ما ظهور کنیم اشک میریزد و انتظار میکشد. آخر ما هم صدها سال است که در صحنههای «تکلیف» غیبت داشتهایم و او مثل یک معلم مهربان، دنبال ما شاگردهای شیطان دویده است، ما، اما از دیوار مدرسه فرار کردهایم و او باز منتظر مانده تا روز دیگر. کاش میدانستیم او بیشتر از آنکه معلم شاگرد اولها باشد، دلسوز ما صفرگرفتههاست و میخواهد خودمان را بالا بکشیم تا تجدید یا خدای نکرده مردود نشویم.
خدا هدایت کند کسانی را که ما را از او میترسانند و چهرهای خشن از او ترسیم میکنند و نمیدانند یا توضیح نمیدهند که خشم او برای دشمنان دین و انسان است نه ما که دوستان و محبان خطاکار اوییم؛ او با ما سراسر مهربانی و لطف است و حاضر است نمرههای قبلی ما را به شرط جبران، پاک کند.
آقاجان! کفر و الحاد و کودککشی و جنایت دشمنان از حد گذشته است. فقط در ۱۰۰ روز گذشته غاصبان سرزمین فلسطین ۲۲ هزار نفر را به شهادت رساندهاند که ۱۵ هزار نفرشان کودکان معصوم بودهاند. تمام قدرتهای دنیا نه تنها بر این جنایات سکوت کردهاند که آن را تأیید هم میکنند و کمکهای مالی و تسلیحاتی بیشتر هم برای جانیان میفرستند. آیا ظلم و جور باز هم باید از این بیشتر شود تا به دیوار کعبه تکیه زنی و ندای «أنا المهدی» سر دهی؟ تو هم برای ما دعای فرج بخوان. میدانیم که ما بیصاحب نیستیم، تو صاحب مایی، تو صاحب زمان مایی، چرا باید غصه بخوریم، آدمهای بیصاحب غصه بخورند. ما مستضعفان جهان دستمان را دراز کردهایم و تو حتماً دستمان را خواهی گرفت، در دستهای همه ما سبوهایی خالی است و ما تشنه؛ این سبوهای کوچک را پر از آب خوشگوار کن: متی َننَتِفع من عَذبِ مائِک؟ فَقَد طالَ الصََّدی. بیا و ما را آزاد کن، ثواب آزاد کردن بنده را ما از شما بزرگواران شنیدهایم و حالا چشممان به کلیدهای نجاتی است که فقط در دستان نازنین شماست.
مولاجان! چند روز دیگر شما در حالی قدم بر چشمان ما میگذارید و میآیید که صدای خنده و سرور پدر و مادر بزرگوارتان و همه فرشتههایی که دور بستر شما حلقه زدهاند، از در آن خانه کوچک در سامرا بیرون نمیرود، اما برخلاف آنخانه، امروز همه دنیا را صدای شادی و بهجت و جشن فرا گرفته است، همه برای آمدن تو لحظهشماری میکنند؛ نه فقط ما مسلمانان شیعه و سنی که مسیحیانی که مژده آمدن دوباره عیسی بن مریم را از نفس گرم تو میشنوند و نیز یهودیان و زرتشتیان و بوداییان و برهمنان و هندویان و فتوریستها و همه کسانی که چشم به موعود آخرالزمان دارند. آنها هم میآیند و همراه ما در آن جمعهای که نباید خیلی دیر باشد به سوی میعادگاه نمازجمعه راهپیمایی میکنند و توای قائم آل محمد! نه با تکیه بر عصا که با تکیه بر سلاحِ اصلاح، خطبه اول را در توصیه به «تقوا» تمام میکنی و خطبه دوم را پس از آنکه بر پدران بزرگوار و وجود نازنین خودت سلام دادی و ما قیام کردیم، با اعلام خبری آغاز میکنی که برای ما روزنامه نگاران، بهترین تیتر اول تاریخ آفرینش است: «تشکیل امت واحده جهانی»؛ و این تازه اول عشق است....
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: انتخابات ۱۴۰۲ مجلس شورای اسلامی آمريكا انتخابات دوازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۷۸۳۶۱۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چرا روند کاهش وزن به نقطه «ثابت» میرسد؟
ایتنا - چه در حال وزن کم کردن به کمک داروهای جدید باشید، چه برای لاغری سراغ جراحی رفتهاید یا اینکه برای کاهش وزن، کالری مصرفی را کاهش و ورزش روزانه را افزایش داده باشید، حتما مقطعی را تجربه کردهاید که عدد روی ترازو هیچ تغییری نمیکند و پایین نمیآید و به مانع سخت «وزن ثابت» برخورد میکنید.
در پژوهشی جدید، کوین هال، محقق موسسه ملی بهداشت که در اندازهگیری سوختوساز و تغییر وزن تخصص دارد، به این موضوع پرداخت که روند کاهش وزن، با توجه به روشی که افراد انتخاب میکند، چه موقع متوقف میشود و وزن ثابت میماند.
او با استفاده از دادههای حاصل از کارآزماییهای بالینی باکیفیت درباره روشهای مختلف کاهش وزن، برای تجزیه و تحلیل رفتار وزنی افراد در طول کاهش وزن مدلهای ریاضی تهیه کرد تا متوجه شود که چرا روند کاهش وزن ثابت میماند و بدون تغییر میشود.
به گزارش سیانان این گزارش روز دوشنبه در مجله «چاقی» (Obesity) منتشر شد.
او به این نتیجه رسید یکی از دلایل تاثیر بیشتر جراحی معده و همچنین مصرف داروهایی مانند «اوزمپیک» و «ویگووی» بر کاهش وزن این است که در این روشها زمان فرارسیدن نقطه ثابت ماندن وزن دو برابر میشود و آنها در مقایسه با افرادی که کالری مصرفیشان را کاهش میدهند، مدت زمان طولانیتری وزن کم میکنند.
بدن با حفظ تعادل بین کالریهای دریافتی و کالری که میسوزانیم، وزن را تنظیم کند. هنگامی که کالری میسوزانید یا دریافت کالری را کاهش میدهید، بدن استفاده از ذخایر انرژی (کالری) را شروع میکند و اشتها فرمان میدهد که بیشترغذا بخوریم.
طبق تحقیق هال، هرچه فرد بیشتر وزن از دست بدهد، اشتها قویتر میشود، تا جایی که گاه این چنان زیاد میشود که ممکن است تمام تلاشهایی که برای کاهش وزن انجام دادهاند، ناکام بماند یا بهکل از بین برود.
این سازوکار پاسخ و واکنش (بازخورد) برای اجداد شکارچی ما ارزشمند بود اما برای انسان امروزی که بهراحتی به غذاهای فوقفراوریشده با کالری زیاد دسترسی دارد، چیز خوبی نیست.
هال با استفاده از محدودکردن کالری بهتنهایی، کاهش وزن مشاهدهشده در «مطالعه کالری» را مدلسازی کرد. برای این کار، ۲۳۸ بزرگسال به طور تصادفی به دو گروه تقسیم شدند که یک گروه باید کالری مصرفیاش را به مدت دو سال ۲۵ درصد کم میکرد و یک گروه به غذا خوردن معمولش ادامه میداد. این مطالعه با حمایت سازمان ملی بهداشت و سلامت بریتانیا از سال ۲۰۰۵ تا ۲۰۱۰ انجام شد.
طبق این تحقیق، گروه بزرگسالانی که کالری مصرفی را کاهش داده بودند، حدود هفت کیلو وزن کم کردند و گروهی که به روال همیشگی غذا خوردند، حدود یک کیلو وزن اضافه کردند. با وجود آنکه افراد شرکتکننده تلاششان را دو سال ادامه دادند، کاهش وزن این افراد تقریبا پس از ۱۲ ماه ثابت شد، زیرا اشتهای آنان برای مقابله با آن افزایش یافت.
دکتر کریستوفر از مرکز تحقیقاتی استنفورد، در توجیه این سطح ثابت وزن میگوید، کاهش کالری دریافتی ابتدا به کاهش وزن کمک میکند، اما سازوکار پاسخ و واکنش (بازخورد) بدن در ادامه مانع کاهش وزن میشود، زیرا بدن به آن واکنش نشان میدهد و از نظر سوختوساز کارآمدتر میشود. بر همین اساس همان میزان کالری کاهشیافته هم دیگر به کم کردن وزن کمکی نمیکند و وزن همچنان در همان نقطه ثابت میماند.
هال میگوید این مطالعه نشان میدهد که داروهایی مانند اوزمپیک و ویگووی یا مداخلاتی مانند جراحی کاهش وزن زمان رسیدن به «وزن ثابت» را طولانیتر کنند، اما نمیتوانند به طور کامل مانع آن شوند و آنها نیز با از دست دادن وزن بیشتر، با افزایش اشتها مواجه خواهند شد.
هال توصیه میکند هر روشی را که انتخاب میکنید باید بدانید که پایدار ماندن بر آن برای حفظ روند کاهش وزن ضروری است. بنابراین از خود بپرسید آیا میتوانید آن را به مدت طولانی ادامه دهید یا خیر.
به گفته او، افرادی که در مسیر لاغرشدن به «وزن ثابت» میرسند، میتوانند با بیشتر کم کردن کالری مصرفی یا اضافه کردن ورزش از این مرحله بگذرند، اما باید بدانند که این روند تا آخر عمر باید ادامه داشته باشد و نوعی تغییر سبک زندگی به شمار میرود. در غیر این صورت، فایده چندانی نخواهد داشت.